نوشتار اصلی: باروک
باروک در معنی اصلی خود عبارتست از نامنظم، مروارید ناصاف و پرپیچ و تاب یا غیرعادی باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمیشود و همه چیز بنا به حواس هنرمند نمایانده میشود. این سبک هنری دارای روحی از حرکت و جنبش است که نقطه مقابل سکون کلاسیک است. هنرمندان در باروک بر خلاف دوران کلاسیک با احساس خود حرکت میکنند و احساس را مقدم بر عقل میدانستند.
در معماری باروک ماهیت اصلی آفریدهها عبارتند از:
سیالیت فضا، پیوند حرکت به معماری، نامتوازنی، نور و رنگ، ژرف نمایی و پویایی در مقابل ایستایی معماری رنسانس.
معماری باروک با مایه گرفتن از انسانگرایی، بساط شیوهگری منیریسم را برچید و در رویارویی با ضوابط کلاسیک حق اولویت را از عقل گرفت و به احساس سپرد. در این شیوهٔ معماری، با ایجاد هماهنگی و هنجار در میان عناصر و مفاهیمی گوناگون و در هم آمیختهگری شکوهمند در فضای کلان ارائه میدارد. هدف اصلی باروک پیشبینی فضایی کلی در مرکز، منظم کردن فضایی فرعی و نمای ورودی و سرانجام به خدمت گرفتن عناصر پیکرشناسی و نقاشی و سایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل میباشد. معماری باروک دارای صلابت و سهندوارگی ساختمان بود، که بعدها سبک روکوکو (به انگلیسی: rococo) از آنها کاست و بر سبکی، ریز نقشی و شادی انگیزی و آرایههای رنگارنگ در بنا افزود.[۲]
در اواخر قرن هفدهم مشاهده میشود که جهان بینی دوران باروک در رشته ریاضی متوجه بینهایت به عنوان پایهای برای محاسبات علمی میشود. در نقاشی و معماری بینهایت به معنی ترسیمی و هندسی آن در پرسپکتیو مورد استفاده قرار میگیرد تا تأثیری هنرمندانه بیافریند. کاربرد هنرمندانه بینهایت در طبیعت که با معماران منظره ساز فرانسوی اواخر قرن هفدهم آشکار گشت برای نخستین بار در باغها جادههای عریضی دیده میشود که به عنوان عوامل اصلی معماری بکار رفتهاند و این باغها را آشکار ا به فضاهای بی پایان، هدایت میکنند. ورسای با جاده خیرهکننده اش که راه به پاریس میبرد مثالی باعظمت، از آفرینش این معماران فرانسوی است. این باغ با اثری که بر بیننده ایجاد میکند نمونهای از دنیای باروک است و تصور هنری بینهایت را در این دوره باقی نگاه میدارد.[۳]
یکی از دلایل پیدایش پیکرهسازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیکگرایی بود. پیکرهسازی هم در نشان دادن معجزات دین مسیح کمال مییابد و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجابانگیزی است. استفاده از عناصر تزیینی و نمایان کردن هر چه بیشتر فوارهها و آب نماها در معماری باروک بسیار متداول بودهاست. بعدها اینگونه برخورد با آب و استفاده نمادین از مجسمهسازی در شهرسازی و میادین باروک نیز مرسوم شدهاست. پیکرهسازان عصر باروک، بیشترین تلاش خود را به کار میبستند تا حرکت را در آثار خود بیافرینند.
از نمونههای موفق بارک میتوان زیر نام برد
کاخهای باروک همگی از باغ تشکیل شدهاند.
شاخصهای باغسازی و معماری باروک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برچسب : نویسنده : memariziba بازدید : 114